آیا آرایش جنگی گرفته ایم؟ / «فیلترینگ» قیمت خودرو بازار خودرو را سامان میدهد؟! /مذاکره؛ آری یا نه؟
تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۴۳۳۳۷
مچاندازی ایران و آمریکا، از تحریم تا جنگ، نان، سیل، بنزین و تحریم، احتمال نامزدی مطهری برای انتخابات ۱۴۰۰، وفاداران منافع من، خیانتکاری در کابینه انگلیس، آیا اوپک در مقابل ایران قرار میگیرد؟، ظهور پدیده «صادرکنندگان اجارهای»، اعتبار احیای دریاچه ارومیه چطور هزینه شد؟، بررسی گفتگوی جنجالی رئیس پیشین صدا و سیما و افشاگری بیسابقه علی دایی از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه، چهاردهم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که تیترهای نفتی و گزارشهایی درباره توفیق یا عدم توفیق آمریکا در حذف ایران از بازار نفت و اظهارات رئیس اوپک و وزیر نفت ایران در صفخات نخست تعدادی از روزنامهها از جمله شرق، اعتماد و ایران این موضوع را برجسته کرده است. جنگ اقتصادی آمریکا با ایران و آرایش جنگی که در سخنان اخیر رهبر انقلاب مطرح شد نیز دیگر محوری است که در تیترهای صفحه نخست برخی روزنامههای از جمله کیهان و جوان، مردمسالاری و ابتکار برجسته شده است.
گمانه زنی درباره حضور علی مطهری در انتخابات ۱۴۰۰، اولویتهای بهارستان برای موضوعاتی همچون سیل، بنزین و تحریم و جنگ و حواشی انتشار گفتگوی رئیس پیشین سازمان صدا و سیما در فضای مجازی از دیگرموضوعات داغ و مورد توجه قرار گرفته روزنامههای امروز محسوب میشود.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
آیا آرایش جنگی گرفته ایم؟
عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه جوان در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان آیا آرایش جنگی گرفته ایم؟ نوشت: برای ایستادن در مقابل آرایش جنگی دشمن شرط اول پذیرش این نکته است که جنگ غیرنظامی را باور کنیم. شرط دوم این است که میدان، روش و ابزار مبارزه را بشناسیم و متناسب با آن به میدان بیاییم. میدان جنگ دشمن مردم ایران هستند و روش آن تنگنای اقتصادی و ابزار آن نیز رسانههای غرب جهت ادراکسازی و تقویت باور ایرانیان به توان دشمن است تا محاسبات ما بر هم بریزد و خود از ترس باران به زیر ناودان فرار کنیم. شرط سوم شناخت اولویتهای این جنگ است: مستضعفین اولین تلفات این جنگ هستند. این دسته همانهایی هستند که کوله بار مبارزه را در ۴۰ سال گذشته به دوش کشیدهاند و عجیب است که دولت ما برای حدود ۲۵ قلم کالای اساسی آنان چتر حمایتی ایجاد نمیکند. دولت باید سربازان نحیف این جبهه را در اولویت تغذیه قرار دهد تا مقاومتشان در این جنگ دوچندان شود. شرط چهارم این است که جناح چپ جبهه ما تکلیف خود را روشن کند. در این جنگ چه نقشی برای خود تعریف کرده است؟ قرار است با دشمن بجنگد یا در روز حادثه جاخالی دهد. در نخبگان و رسانههای اصلاحات کمتر بویی از باور جنگ و تمرین آرایش به مشام میخورد و گویی به جز روحانی و ظریف بقیه نگران خود در انتخابات آیندهاند. گویی ابتدا سند مجلس را میخواهند تا بعد به جبهه اعزام شوند.
حنجره واحد از نخبگان کشور بسان توپخانه ماست. دشمن نباید صداهای متفاوت در مقابل خود بشنود و احساس کند در پشت جبهه ما امکان یارگیری وجود دارد.
شرط پنجم داشتن خلاقیت و ایده برای ضربه فنی کردن دشمن از یک سو و امیدوار کردن ملت از سوی دیگر است. منابع کشور را چطور میتوان در این جنگ هزینه کرد؟ و آیا هزینه کرد این جنگ جز در سفره اقشار آسیبپذیر معنا مییابد؟ خوشبختانه ذخایر ارزی کشور بیش از ۱۲۰ میلیارددلار است و این اندوخته اگر با اولویتهای منطقی هزینه شود سالها میتوان در محاصره بود، اما احساس در شعب ابیطالب بودن را نداشت.
شرط ششم این است که شبکهای از دشمنان دشمن را در جهان همراه نماییم و ظرفیتهای همدیگر را تهاتر کنیم. ونزوئلا، کوبا، روسیه، چین، عراق و دهها کشور خاموش دیگر هستند که دلهایشان با ماست، اما از گنده لات محله بیم دارند، میتوانیم «همکاری خاموش» با آنان را شروع و آنان را به آرایش جهانی خود اضافه نماییم. شرط هفتم این است که ما میدان جنگ را از میان مردم به میدان هستهای بکشانیم. ما در حوزه هستهای باید دست به تغییر مسیر و راهبرد بزنیم که معنیاش سوزاندن برجام در غیاب کارآمدی آن باشد. غنیسازی ۲۰ درصد، خروج از NPT، تمرکز رسانهای بر تبعیض هستهای در جهان و شروع همه چرخههای انرژی هستهای میتواند باخت را برای دشمنی که منتظر رؤیت خفه شدن ما است به ارمغان بیاورد.
شرط هشتم این است که از بارندگی فراوان امسال حداکثر استفاده را برای تولید، اشتغال و صادرات ارزآور غیرنفتی انجام دهیم و از بحران لیبی و ونزوئلا در حوزه نفتی استفاده نماییم. تولید ایرانی را ارزشی مضاعف قائل شویم و قرارگاه جنگ روانی را با مرکزیت همه نخبگان دلسوز و کارآمد ایجاد نماییم.
از دور زدن تحریم خجالت نکشیم و رودربایستی با اروپاییان را تمام کنیم. آن روز روز جشن ما خواهد بود.
«فیلترینگ» قیمت خودرو بازار خودرو را سامان میدهد؟!
روزنامه آرمان امروز طی گزارشی که عنوان آن را تیتر یک شمازه امروز خود کرده درباره فیلترینگ فیمت بازار خودرو نوشت :«حذف صورت مساله» آسانترین و راحتترین راه برای مدیریت بحران است. به نظر میرسد مدیران تیم اقتصادی دولت هم استفاده از این روش را بهترین راه مقابله با تورم و گرانی میدانند. یک روز بانک مرکزی از انتشار نرخ تورم ماهانه سرباز میزند، روز دیگر مسئولان، سایتهای اینترنتی را مهمترین عامل سونامی قیمت خودرو قلمداد میکنند. اخیرا نیز به دنبال اظهارنظرات درباره تاثیر سایتهای خرید و فروش اینترنتی و پایگاههای خبری بر ناآرامی بازار، قیمت خودرو از صفحات این سایتها حذف شد تا شاید بدین گونه آرامش به بازار خودرو بازگردد!
شکی در تاثیر سایتهای خرید و فروش اینترنتی کالا بر دامنزدن به آشفتگیهای بازار نیست. بالطبع افرادی در منزل نشستهاند و با اعلام قیمتهای صوری و نجومی به دنبال کسب سود خود میگردند.
اما آیا اقدامی برای برخورد با این افراد صورت گرفته است؟ از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که بازارهای کشور پیش از هر چیز نسبت به مدیریت اقتصادی واکنش نشان میدهند و پیرو تصمیمات نادرست هر روز دچار بحرانی تازه میشوند. قیمتگذاری خودرو در سایتهای اینترنتی اقدام جدیدی نیست که ناگهان بازار را دچار آشفتگی کند، سالها با وجود فعالیت این سایتها، بازار خودرو هم شرایط باثباتی را سپری میکرد. در کشورهای توسعهیافته جهان هم این سایتها رقابت شدیدی با یکدیگر دارند و گوی سبقت را از بازار سنتی ربودهاند، حال چرا بازار خودرو در این کشورها دچار «دلالیسم» نمیشود؟ بر چه اساسی عدهای قیمتگذاری اینترنتی خودرو را عامل اصلی آشفتگی بازار قلمداد میکنند. آیا آنها متوجه انحصار فروش، کاهش تولید، مدیریت نادرست، نبود نظارت کافی، سیاستگذاریهای غیراصولی و ... نیستند؟ بالطبع حذف قیمت از این سایتها در وهله اول شبیه به پاککردن صورت مساله و تکرار سیاست «فیلترینگ» است و پس از آن با ایجاد خلل در دسترسی مردم به اطلاعات حتی ممکن است نتیجهای معکوس به بار آورد و دست دلالان را برای گرانفروشی، بیشتر باز بگذارد. حال باید دید با اتخاذ این سیاست طی روزهای آینده آرامش به بازار خودرو بازمیگردد یا باید ریشه مشکل را در جای دیگری جستوجو کرد؟
ماههاست که بازار خودرو دچار سردرگمی قیمتها شده است. در ابتدا تفاوت قیمت یک نوع خودرو فقط بین بازار و کارخانه وجود داشت، اما این روزها از یک فروشنده تا فروشنده دیگر نرخها تغییر میکند.
مدتهاست که مسئولان دولت و نمایندگان مجلس با انتقاد از ثبت قیمتهای کاذب در سایتهای اینترنتی، به ویژه در حوزه مسکن و خودرو، خواستار ساماندهی آنها شدهاند. روز چهارشنبه نیز رئیس اتحادیه نمایشگاهداران و فروشندگان خودرو مشهد در گفتگو با ایسنا گفت: یکی از عواملی که موجب هیجان و آسیب در بازار خودرو میشود، سایتهای متنوعی مانند دیوار و شیپور است. پس از انجام این مصاحبه طولی نکشید که سایتهای خرید و فروش دیوار، شیپور و باما تمامی آگهیهای خودرویی دارای قیمت را حذف کردند و اکنون فقط آگهی خودروهای دارای قیمت توافقی را نمایش میدهند. این سایتها در هشداری به کاربران دلیل این اقدام خود را جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی و کمک به مدیریت بحران اقتصادی کشور اعلام کردهاند و تاکید دارند پس از بازگشت آرامش نسبی به بازار بار دیگر قیمتها را به نمایش میگذارند. البته پیش از این بارها بحث فیلترینگ این سایتها مطرح شده بود که عدهای حذف قیمتها را مربوط به جلوگیری از اجرای این سیاست هم میدانند. حال پرسش این است که آیا بحران بازار خودرو صرفا به قیمتگذاری کاذب و نجومی در این سایتها بازمیگردد؟ متاسفانه باید گفت که دلالی و سودجویی ریشه در اقتصاد ایران دارد و اجرای تصمیمات نادرست هم بر گستره این دلالیها میافزاید. سیاستهایی که طی یکی دو سال اخیر در وزارت صمت به اجرا درآمده خود دست دلالان را برای هجوم به بازارها باز میگذارد. این سیاستها چنان وسوسهانگیز هستند که حتی افراد غیرفعال اقتصادی را هم مجاب به روی آوردن به بازار دلالی میکند. به عنوان مثال فروش شکاف به وجودآمده بین قیمت خودرو در کارخانه و بازار عاملی است که طی سنوات گذشته راه را برای دلالان گشود و بسیاری از خودروهای فروختهشده در دو کارخانه بزرگ خودروسازی کشور طی چند نوبت به دست دلالان رسید. مشخص است در چنین شرایطی آنها بیشترین تلاش خود را برای عمیقترکردن این شکاف به کار میگیرند.
مذاکره؛ آری یا نه؟
محمدعلی وکیلی نماینده مجلس و مدیرمسئول روزنامه ابتکار در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان مذاکره آری یا خیر نوشت: سال سرنوشتسازی پیش رو داریم. تنش میان ایران و آمریکا به بالاترین سطحِ خود طی چهل سالِ گذشته رسیده است. ابرهای سیاهِ «برخوردِ تمدنها»، آسمان گفتگو را مشوش کرده است. پیامهای دیپلماتیک خوبی رد و بدل نمیشود. متحدان منطقهای آمریکا، بیش از هر زمانی علیه ایران به جنبوجوش افتادهاند. پیرامون عوامل شکلدهنده این وضعیتِ تنشزا سخن بسیار گفته شده است. با هر علتی، اکنون در این وضعیت ایستادهایم. هرچند از جنگ هراس نداریم و هرگاه حاجت افتد با اسلحه هم از ایران دفاع خواهیم کرد، اما میدانیم جنگها هیچگاه طرفِ پیروز ندارند! همه از جنگ ضرر خواهند کرد. خصوصاً بازی با کشور بزرگی مانند ایران، میتواند کل خاورمیانه را به آتشی بکشاند که پایانش برای هیچکس مشخص نباشد. از طرف دیگر شرایط برای مذاکره و صلح هم اصلاً فراهم نیست. گوش و هوش طرف مقابل، بدهکارِ «مذاکره» نیست؛ او هوسِ «تسلیمِ» ایران را در سر میپروراند، نه توافق. گاردِ آمریکا اصلاً نسبتی با صلح ندارد. افسارِ تصمیم، انگار از یک طرف در دستِ جنگافروزان و از طرف دیگر در دست کسانی است که فهمی از مناسبات قدرت در منطقه ندارند، لذا نمیتوانند پای مذاکره متوازنی بایستند. از این روی، چشمانداز مذاکره و صلح بسیار تاریک است.
بعید به نظر میرسد که صلح یا جنگ شود! نه ترامپ عزم جنگ دارد و نه تا اطلاعثانوی میتوان مذاکره کرد.
ما اکنون تمام تلاشمان برای «صادرات بدون خونریزی» نفت است. دپیلماسیِ فعال و دویدنهای بیوقفه ظریف برای گشودنِ راهی برای حفظ اقتصاد کشور و جلوگیری از اجماع علیه ایران و آرایش و آمادگی مناسبِ نظامیِ کشور برای پاسخ به هر عملِ احمقانهای از سوی دشمن، خلاصه فعالیتهای این روزهای ما است. مطمئنم که دشمن زورش به شکستن این مقاومت نخواهد رسید.
اما این وضعیت بدون همدلی داخلی نمیتواند بپاید. ما باید هرچه سریعتر شکافهای داخلی را ترمیم کنیم. ما زخمهای کهنهای داریم که سالها منتظر عنایتاند. ما میتوانیم بر دشمن پیروز شویم به شرطی که از همه ظرفیتهای «ما» استفاده شود. ما کشور را بدون استفاده از اکثر ظرفیتش اداره کردهایم. اگر امروز هم به سراغ مولفههای داخلی قدرت ملّی برویم دیر است. راه مذاکره با آمریکا بسته است، راه مذاکره با ملت که باز است. ما باید با ملتِ خود گفتگو کنیم.
حتماً این گفتگو ساده نخواهد بود. حتماً از هم گلایههایی داریم. حتماً حق و ناحقهایی شده است. اما باید این راه را رفت. تنها راهی که انسجام و وحدت واقعی تولید میکند همین گفتوگوی ملّی است. تنها راهی که میتواند شکافهای اجتماعی و سیاسی ما را ترمیم کند و ما را مقابل هر توطئه خارجیای بیمه کند؛ این است که ایران را متعلق به همه ایرانیان بدانیم. دربهای قدرت را به روی همه ایرانیان دلسوز و متعهد باز کنیم و حلقههای خودی را فراختر کنیم و سایه صبر و گذشتمان را گستردهتر کنیم. باید سقف این نظام را بلندتر کرد تا همه بتوانند زیر آن بیایند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مرور روزنامه ها قیمت خودرو بازار خودرو زنگنه وزیر نفت جنگ اقتصادی آرایش جنگی رهبر انقلاب تحریم نفتی نفت ایران فیلترینگ مذاکره گفتگوی ملی ایران و آمریکا جنگ ایران و آمریکا سرافراز رئیس سازمان صدا و سیما اوپک کودتا در ونزوئلا تنگه هرمز موسسه اعتباری کاسپین مهناز افشار سهمیه بندی بنزین جولیان آسانژ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۴۳۳۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زیر پوست بازار «رحم اجارهای» در ایران
فرارو- بازار فروش اعضا و اجاره رحم بار دیگر داغ شده است، اما اینبار ابعادی بزرگتری دارد. ماجرا از این قرار است که فرد از فرط نداری ناچار به فروش رحم خود میشود -که حالا قیمت آن که تا همین چند سال قبل ۵۰ تا ۷۰ میلیون تومان بود- با افزایش چشمگیری آنطور که برخی رسانهها اذعان دارند به ۴۰۰ تا ۹۰۰ میلیون تومان رسیده است.
به گزارش فرارو، در این میان، گاهی هم این پول نیامده به دست همسر فرد میرسد که ناتوان از گذران زندگی این مبلغ را صرف درمان یکی از زخمهای خانواده میکند. البته ناگفته نماند که این بازار پرسود فقط در ایران رونق نگرفته و اندازه بازار جهانی آن هم قابل تامل است.
از تعریف علمی تا قیمت رحم اجارهایاین روزها بار دیگر اعداد و ارقام بازار رحم اجارهای دهان به دهان میچرخد؛ حتی پرتکرارتر از گذشته. بنابراین، ابتدا بیاییم تعریفی علمی از عبارت «رحم اجارهای» داشته باشیم. رحم اجارهای روشی برای تولیدمثل است که طی فرآیند آن جنین حاصل از تخمک و اسپرم یک زوج به دلیلی که ناتوانی خوانده میشود، در رحم شخص سوم کاشته شده، تا زمانی که نوبت زایمان فرابرسد. پس از زایمان هم نوزاد به زوج سپرده میشود و فردی که میزبان جنین بود، در ازای این کار خود مبلغی را دریافت میکند.
اما اگر از این تعاریف علمی بگذریم و به دنبال پاسخ برای این پرسش باشیم که چرا بازار رحم اجارهای داغ شده است؟ باید گفت آنگونه که از شمایل کلی اقتصاد ایران معلوم است، دلیل میزبان جنین برای انجام چنین کاری چیزی جزء ناتوانی مالی نیست. اگر میزبان جنین دارای همسر باشد، معمولا این پول به دست او میرسد تا یا سرپناهی برای خانواده فراهم کند یا کار و کاسبی راه بیاندازد.
حالا سوال این است که مبلغ رحم اجارهای چقدر است که برخی را به این کار وا میدارد؟ در پاسخ باید گفت مبلغ این کار که در سال ۹۹ حدود ۵۰ تا ۷۰ میلیون تومان بود و در سال گذشته به حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان رسید، حالا رسانه تجارت نیوز مدعی شده به ۴۰۰ تا ۹۰۰ میلیون تومان رسیده است. دستمزدی برای ۹ ماه که با حداقل دستمزد حدود هفت میلیون تومانی تعیین شده توسط شورای عالی کار برای سال جاری، برای خیلیها وسوسهبرانگیز است؛ آن هم در شرایطی که حمایتهای دولتی یا اموری از قبیل گرفتن وام یا مبلغشان ناچیز است یا نیاز به ماندن در صف برای زمانی طولانی دارد. در این بین، از پولی که به دست واسطهها هم میرسد نباید غافل ماند. پارسال تعدادی از رسانهها این مبلغ را پنج تا ۱۰ میلیون تومان عنوان کرده بودند.
چرا زوجهای جوان رحم اجاره میکنند؟سوی دیگر ماجرا زوجهایی ایستادهاند که یا قادر به بچهدار شدن نیستند یا شاید به دلیل اینکه زن خانواده راضی به برهم خوردن تناسب اندام خود نیست، به سمت اجاره رحم میروند. با جستوجویی ساده میتوان دریافت که اگر زوجی رحم زن جوانی را اجاره کنند؛ به اضافه سایر هزینههای جانبی از آزمایش و سونوگرافی گرفته تا دستمزد واسطه چیزی حدود ۵۰۰ میلیون تومان باید هزینه کنند. البته ناگفته نماند که این مبلغ منهای هزینه اسپرم یا تخمک است.
همچنین، باید به این نکته هم اشاره داشت که برخی از زوجهای جوان علت مراجعه به دلالان را معطل نشدن در صف دیگری در کنار هزاران صف در بازارهای ایران میدانند.
قوانین بازار رحم چگونه است؟اما قوانین بازار اجاره رحم چگونه است؟ آنهایی که این تجربه را از سر گذراندهاند، میگویند قوانین آن شبیه بازار فروش اعضای بدن است. سن و وضعیت سلامتی از اهمیت بالایی برخوردار است و تعیین کننده قیمت. داشتن یک یا دو فرزند سالم امتحانی است که اگر میزبان جنین از آن سربلند بیرون آید، در مرحله بعد نوبت به آزمایشها میرسد. بعد هم یک قرارداد محضری بسته میشود، بخشی از پول دریافت شده و با پایان گرفتن آزمایشها، جنین وارد رحم اجارهای میشود و باقی ماجرا.
اندازه بازار جهانی رحم اجارهای چقدر است؟هرچند بازار رحم اجارهای در ایران به دلایلی که در بالا ذکر آن رفت، داغ شده است، اما این موضوع تنها مختص کشور ما نیست. یک مقاله نشان میدهد که اندازه بازار جهانی رحم اجارهای در سال ۲۰۲۱ برابر با ۱۶۸.۴۵ میلیون دلار بود و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۷ به ۲۵۹.۱۸ میلیون دلار برسد.
اما در این بین کدام مناطق پیشتاز بازار رحم اجارهای هستند؟
در آمریکای شمالی (ایالات متحده، کانادا و مکزیک)، اروپا (آلمان، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، روسیه و ترکیه)، آسیا و اقیانوسیه (چین، ژاپن، کره، هند، استرالیا، اندونزی، تایلند، فیلیپین، مالزی و ویتنام)، آمریکای جنوبی (برزیل، آرژانتین، کلمبیا) و در خاورمیانه و آفریقا (عربستان سعودی، امارات، مصر، نیجریه و آفریقای جنوبی) نیز واکنشها بالا گرفته است.
واکنشهای کاربراناز این حرفها که بگذریم، موضوع رحم اجارهای همواره از جمله موضوعاتی بوده که تا خبر از قیمت جدیدی از آن رسانهای میشود، موج گستردهای از واکنشها را هم به دنبال خود میکشد. اگر سری به شبکه اجتماعی توییتر بزنیم؛ تعدادی از این واکنشها جلب توجه میکنند:
کاربری به زبان طنز نوشته است: «رحم اجارهای ۴۰۰ تا ۹۰۰! خوبهها بهتر از بیپولیه.»
دیگری گفته: «مال همینه مایهدارها تمایلی به بچهدار شدن ندارن و دنبال رحم اجارهای هستند.».
اما شخص دیگری این موضوع را از زاویه مشکلاتی که برای یک زن به همراه دارد، دیده و نوشته است: «چون از عوارض و مشکلات اجتماعی و حقوقی رحم اجارهای بیخبرید و تنها پولش رو میبینید ضعف جسمانی زن بودن رو هم در نظر داشته باشید.»
دیگری هم میگوید: «ولی خانمهایی که رحم اجارهای قبول میکنند وقتی بچه به دنیا میآید چطور ازش جدا میشن خیلی سخته فکر کنم.»
واکنشها به موضوع رحم اجارهای تا حدی بوده که پای آن به حوزه سینما هم باز شده. «هماتوم» یک فیلم کوتاه در این باره است که علی رفتاری، سازنده آن حین گفتگو با روزنامه شرق اطلاعات جالبی را در این زمینه ارائه میکند. او به این موضوع مهم اشاره میکند که، چون دوندگی فرزندخواندگی بالاست، عدهای در نهایت به رحم اجارهای روی میآورند.
این کارگردان به کسب درآمد پزشکان و نقش واسطهگری آنها نیز اشاره میکند. رفتاری در این باره گفته است: «در واقع بین یک زن و شوهر که مشکل باروری دارند با زنی که مشکل مالی دارد به نوعی واسطهگری اتفاق میافتد و مسلما به راهی برای کسب درآمد پزشکان تبدیل شدهاست.»
عدهای بر این باورند که با توجه به برآوردها از وضعیت اقتصاد ایران و سقوط خانوارهای بیشتری به سمت فقر، پیشبینی میشود بازار رحم اجارهای تا پایان سال داغتر و قیمتها با سرعت بیشتری رشد کنند و بنابراین لازم است نظارت بیشتری برای جلوگیری از سوءاستفاده دلالان از این بازار اعمال شود.